خرابی عمده سیستان که پیش از آن انبار گندم آسیا لقب گرفته بود ، در عهد استیلای تیمور لنگ ( ا771-708 هجری قمری ) روی داد . وی با خراب کردن بند معروف رستم، آسیب اساسی به کشاورزی سیستان وارد کرد . این سد که به نام سد گرشاسبی نیز معروف بوده است ، تمام اراضی سیستان را آبیاری می نموده است .
بسیاری از آئین ، مراسم و اعتقادات فعلی مردم سیستان ، مانند دیگر مناطق ایران به سوابق تاریخی و اساطیری ، از جمله آنچه در بالا ذکر شد ، برمی گردد . برای نمونه در سیستان ( نقل از معمرین ) برای عید نوروز نانی طبخ می کردند که به آن قلیفی میگفتند .برای پختن این نان ، آرد سفید گندم را با روغن فراوان می آمیختند ، خمیر را ورقه ورقه به روغن آغشته می کردند و سپس چانه های نان را در دیگ مسی ای که به آن قلیف می گفتند ، می گذاشتند . زیر و بالای این دیگ مسی را به آتش می اندودند . این نان روغنی مانند گولاچ است که سنگسری ها که خود پسر عموهای سکایان سیستانند هنوز در پایان سال می پزند . و گفته اند که گولاچ همان نان درون ، مربوط به مراسم مذهبی زردشتیان است که در هنگام جشن فروردگان حاضر می کردند .
مراسم مربوط به نوروز ، آیین های کوه خواجه ، اعتقادات و باورهای مردم ، سفره هایی که با نام های مختلف ، متکی بر آیین های قدیم ایرانیان همچنان گسترده می شود ، تا قسم خوردن به سوی چراغ ، همه نشانه هایی از ارتباط سیستان فعلی با گذشته باستانی ، تاریخی و اساطیری آن دارد .
از جنبه صرفا" تاریخی ، باید گفت که سکاها از میان هخامنشیان از بهترین افواج لشکر به حساب می آمدند . ساسانیان در میان نیروهای کمکی ، بیش از همه به سکستانیان اطمینان داشتند ، یعنی سکاهایی که در ایالت زرنگ مسکن گرفته بودند. در تاریخ سیستان نیز آمده است که سیستان را مدینه العذرا گویند که << هرگز هیچکس نتوانست آن را ستدن الا تا بدانند و نتوانند تا ابدالدهر ، و مردان مرد حربی باشند و حرب و شوریدن سلاح ، عادت کرده باشند که آن ، ایشان را از خردی تا بزرگی پی پیشه باشد و به تعلیم جنگ و مقاتله آموخته باشند . >> چنین پیشینه تاریخی بی شک موجب آداب ، عادات ، اخلاق و باورهایی خواهد بود که نمونه آن به عنوان یک فرهنگ تا همین اواخردیده می شده است : آنها ( سیستانیان) تا همین اواخر به حکم این فرهنگ ( سلحشوری ) ، نوزاد پسر را پس از تولد از پوست خشک شده دهان گرگ می گذراندند تا دلیر بار آید و نامهای گرگ علی و شیر علی و جنگی و گردان و لشگرخان و دلاور بر آنها می نهادند و می نهند .
ميراث فرهنگى وآثار باستانى سيستان شهر سوخته قدیمی ترین تمدنی که در سیستان آثار آن به جا مانده است ، تمدن شهر سوخته است که به 3200 تا 2200 ق . م تعلق دارد ، به عبارت دیگر به پیش از 5000 سال پیش باز می گردد . از نظر تاریخ به دوره مورد نظر << دوره آغاز تاریخی >> می گویند . مشخصه مهم آن پیدایش خط است . در این دوره هنوز دولتها تشکیل نشده بودند ، اما ازدیاد تولید و جمعیت باعث شده بود که اجتماعات کوچک کشاورزی به مراکز شهری تبدیل شوند به عبارت دیگر اولین شهرهای فلات ایران که شهر سوخته یکی از آنان در شرق فلات است ، در این زمان ساخته شده است . مردم شهر سوخته با کار روی سنگ لاجورد که از کوههای بدخشان وارد می کردند ، روزگار می گذراندند و احتمال داده اند که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم محصول کار خود را به بین النهرین می فرستاده اند و با آن تمدن ، دارای روابط تجاری و فرهنگی بوده اند . تا کنون در شهر سوخته معبدی یافت نشده است ، همچنان که هیچ دیوار بزرگ یا قلعه دفاعی و یا حتی دروازه ای هم پیدا نشده است که می توان این همه را به صلح جویی مردم منطقه تعبیر کرد و تنها یک گل نوشته در شهر کشف شده که اعداد و حروفی به خط ایلامی بر آن نگاشته شده است . به نظر می رسد که شهر سوخته پس از 900 سال زندگی پر از کار و کوشش ناگهان رها شده است .
دانشمندان مهمترین عامل ویرانی شهر را خشک شدن و جابجایی دلتای رود هیرمند می دانند . به هر حال به دلیل شرایط اقلیمی سیستان ، در حال حاضر لایه های سخت و سیمان مانند ، روی این شهر باستانی را گرفته و آن را از عوارض زمان محفوظ داشته است . نتیجه این حفاظت طبیعی سالم ماندن اشیایی است چون پارچه ، چوب ، طناب و حتی باقیمانده های ارگانیک ، مثل موی سر که در کمتر جایی در جهان مانند دارد . از این روست که سیستان را بهشت باستان شناسان لقب داده اند .
دهانه غلامان : دهانه غلامان اولین شهر هخامنشی است که تا کنون کشف شده است و از آنجا که نقشه شهر نقشه ای از پیش تعیین شده است ، می تواند نشانگر ویژگی های اقتصاد و فرهنگ یک شهر نمونه هخامنشی باشد . در این شهر ، ساختمانهای متعدد دولتی و مذهبی پیدا شده است که کمک موثری در راه تحقیقات در مورد مذهب هخامنشیان است . این شهر احتمالا" همان زرنک یا رزنکان است که در کتیبه داریوش از آن نام برده شده است . نکته جالب آن است که این شهر نیز از هر گونه آثار برج و بارو و دیوارهای دفاعی و قلعی عاری است . عمر شهر احتمالا" تنها 150 تا 200 سال بوده است و مانند شهر سوخته سریعا" اما با آرامش و نظم تخلیه شده است . باز یکی از مهمترین عوامل چنین تخلیه ای را خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند دانسته اند . به نظر می رسد که نادعلی ، زاهدان کهنه ورام شهرستان سه شهر دیگری هستند که در طول تاریخ نام زرنک را برخود گرفته اند ، چه پس از تخلیه شهر ، مردمان نام شهر جدیدی را که در آن جای می گرفتند ، از شهر قبلی اکتساب می کردند . آورده اند که قدیمی ترین محل زرنکای ، شهر ناد علی بوده که بسیارقبل از هخامنشیان وجود داشته است ، دهانه غلامان در 25 کیلومتری شهر قبلی ، در زمان هخامنشیان بنا شده ، سپس رام شهرستان این وظیفه را به عهده داشته است و در دوره اسلامی مرکز سیستان ، همان زاهدان کهنه بوده که همچنان نام زرنگ داشته است .
کوه خواجه : این اثر در دوره اشکانی در سیستان ساخته شده است . در 128 ق . م . سکاها که قوم آرایایی بودند از جانب شمال به سوی سیستان آمدند و آنجا را متصرف شدند و سکستان یا سیستان را بنا نهادند. این ایالت به تصرف اشکانیان در آمد و به صورتی گاه مستقل و گاه نیمه مستقل به ز ندگی خود ادامه داد . در این زمان کسی از خاندان سورن ، از سوی اشکانیان ، بر سیستان حکومت می کرد . حماسه های مربوط به رستم ، که در اصل ایزدی هند و ایرانی بوده است ، در میان سکاها ساخته شد . کوه خواجه دارای آثار و بقایای یک کاخ اشکانی و همچنین یک دژ ساسانی موسوم به قلعه دختر است . همچنین از دوران اسلامی مقبره امامزاده ای به نام خواجه مهدی را در خود جای داده است ، مقبره ای که با نام مقبره خواجه غلطان نیز معروف است . کاخ کوه خواجه در زمان اشکانیان مقر سکونت شاه سکستان از خانواده سورن بوده است و از شکوه و اهمیت بسیار برخوردار بوده است . بر دیوار های کاخ ، نقش هایی یافت شده که نشان از الهامات هنر غربی دارد ، با این همه نقشها به طور کلی هویت ایرانی دارد .
آتشکده کرکوی : آتشکده کرکوى در شهر قدیم سیستان با نام کرکوی قرار داشته است . آتشکده یا آتشگاه مزبور مورد ستایش و بزرگداشت زردشتیان بوده است . این آتشگاه تا قرن هفتم هجری قمری ، آبادان بوده و بنای آن را مربوط به روزگار کیخسرو می دانسته اند . ساختمان آتشگاه دارای دو قبه بزرگ است و بر سر هر قبه ، شاخی مانند شاخ گاو ساخته بودند . آتش آن که << هوش گرشاسب >> نامیده می شد ه ، همواره روشن بوده است . سرودی منسوب به این آتشکده نیز به زبان پهلوی در تاریخ سیستان نقل شده است . زبان : مردم منطقه سیستان به لهجه سیستانی تکلم می کنند.
نظرات شما عزیزان:
مونس
ساعت8:47---16 ارديبهشت 1392
خدایت یار تا آندم که از هستی نشان باشد
دعایت میکنم سهمت همیشه آسمان باشد...
ممنون به خاطر اطلاعات مفیدتون